قرآن کریم با همین الفاظ و معانی و ترتیب آیات و سورهها کلام خداوند است. این اصل سبب جاودانگی دین اسلام در میان ادیان است. همچنین، این کتاب پاسخی به مسئلۀ پیشرفت و تحول است. مشکل بسیار شایع و بغرنج این است که نمیتوان متون معینی برای جوامع پیشرفته و روابط متغیر و احوال حیاتی متفاوت دورههای مختلف تاریخی وضع کرد. اوضاع و روابط اجتماعی امروز به کلی با اوضاع و روابط زمان ظهور اسلام متفاوت است. پس چگونه ممکن است که قوانین و متون واحدی امور هر دو دوره را سامان دهد؟پارهای از دانشمندان و متفکران مسلمان کوشیدهاند تا از راههای گوناگون به این مسئله پاسخ گویند. اما من در نتایج اصلی که در آغاز بحثم بدان اشاره کردم، پاسخی کافی به این مشکل میبینم. مفهوم و دریافت هر کلامی دو شرط دارد:
نخست. پایبند بودن به دلالتهای حقیقی و مجازی لفظ با انواع دلالتهای میان آن دو، ازجمله دلالت التزامی و اشاره و تنبیه و دیگر دلالات.دوم. ما باید سطح آگاهی و فرهنگ گوینده را نیز در نظر داشته باشیم. نمیتوانیم از کلام مفهومی استنباط کنیم که از سطح دانش متکلم و میزان دقت او بالاتر است. از همین رو، فهم عبارت واحدی که طفل یا انسانی عادی بیان میکند با فهم همان عبارت وقتی که انسانِ آگاه یا دانشمندی بزرگ یا مسئولی هوشیار آن را به زبان میآورد، متفاوت است. برای همین است که میبینیم به ظرایف کلمات مسئولان و قیود و تقدیم و تأخیر سخنانشان اهتمام و توجه ویژهای میشود. همچنین، شرح و بسطهای مختلفی دربارۀ متون قراردادها و پیمانها و مدلولهای آنها و نیز فهمِ قوانین و آییننامهها و ابعاد آنها وجود دارد.
این همه گواهی است بر اینکه دانش گویندۀ کلام و آگاهی او، چارچوبی برای فهم سخنش و شرطی اساسی برای درک مقصود و مراد اوست. اما استفاده از اشارات رمزی در سخن و به کار بردن کلمات برای اشاره به معانی دیگر، تنها با تکیه بر توافق پیشینِ متکلم و مخاطب ممکن است، چنانکه در گفتوگوهای سری متعارف به کار گرفته میشود.
بنابراین، نزول قرآن کریم با این الفاظ ویژگی خاصی پیدا میکند که آن را از سایر کتب و کلمات متمایز میسازد. همچنین، فهم معانی قرآن و تفسیر کلمات آن، با فهم و تفسیر دیگر کلمات و متون، حتی کتب آسمانی دیگر، متفاوت است، زیرا که علم خداوند نامحدود است و ذرهای در زمین یا آسمان از محدودۀ علم او دور نمیماند، هیچچیزی او را از چیز دیگر بازنمیدارد، در اندامی مناسب میآفریند، و اوست که مقدر میکند و هدایت، و به هرچیزی اندازه و ویژگی و خاصیت معینی میدهد.